در خیلی از محیطهای کاری، یک پدیده ساده اما خطرناک وجود دارد: تلهی میمون.
کاری را شروع میکنیم، همهچیز خوب پیش میرود، تا اینکه به اولین مانع میخوریم؛ بعد؟
کار همانجا میماند.
نه جلو میرود، نه کسی پیگیریاش میکند، نه گزارش میدهند، و نه حتی یک قدم کوچک برای به حرکتدرآوردنش برداشته میشود.
این دقیقاً همان نقطهای است که تفاوت «کارمند معمولی» با «نیروی ارزشمند» مشخص میشود.
کسی که در تلهی میمون گیر میکند، منتظر میماند تا شرایط خوب شود، مشکل خودش حل شود یا کسی بیاید راه را باز کند.
اما کسی که اسمارت کار میکند، دنبال بهانه نمیگردد—دنبال مسیر جدید میگردد.
چنین فردی بلد است وقتی جریان متوقف میشود:
- برود سراغ تحلیل،
- گزارش بدهد،
- زاویه جدید پیدا کند،
- یا حتی مسیر را از نقطه دیگری فعال کند.
این آدمها ارزشمندند، چون به جای اینکه با مانع بیحرکت شوند، مثل آب راه خودشان را پیدا میکنند.
در هر سازمانی، مهمترین آدمها کسانی نیستند که فقط کارهای ساده را انجام میدهند؛
بلکه کسانی هستند که وقتی کار سخت میشود، ذوب نمیشوند—بلند میشوند و مسئله را به حرکت در میآورند.
پس سؤال مهم این است:
💬
تو آخرین باری که یک کار متوقفشده را از خنسی درآوردی، دقیقاً چه کردی؟
اگر یادت نمیآید، یعنی زمانش رسیده دوباره به الگوهای کار خودت نگاه کنی.
اگر میخواهی از حالت واکنشی خارج شوی و تبدیل شوی به کسی که در لحظه بحران، مسیر جدید میسازد،
اگر میخواهی مهارت «حل مسئله»، «تحلیل موانع» و «کار هوشمندانه» را اصولی و کاربردی یاد بگیری،
🔵 ما اینجاییم تا همین مسیر را قدمبهقدم بهت آموزش بدهیم.
در برنامههای آموزشی من، یاد میگیری چطور از تلهی میمون بیرون بیایی و تبدیل شوی به نیرویی که همیشه جریان را دوباره راه میاندازد — نه کسی که در اولین مانع عقب مینشیند.
اگر آمادهای عملکرد حرفهایات را یک سطح بالاتر ببری، همین حالا شروع کن.

